اسکاتلند یک سوم خاک انگلستان و نود درصد از منابع انرژی این کشور را دارا بوده و برایش اهمیت حیاتی دارد. پس از سال‌ها بحث و جدل درباره‌ی استقلال اسکاتلند و جداییش از انگلستان، بالاخره چندی پیش در انتخاباتی آزاد، مردمش با حدود ۵۵ درصد آرا به جدایی اسکاتلند رای منفی دادند. 

این همه پرسی و نتیجه‌ی آن، حاوی دروس فراوانی است که به چند مورد ذیل اشاره خواهیم کرد

۱ـ اتحاد و همزیستی وقتی مطلوب و پایدار است که با خواست و اراده‌ی مردم و به دور از اکراه و اجبار باشد. این امر به خصوص در مورد کشورهای دارای اقلیت صادق می‌باشد. در حال حاضر یکی از راههای سنجش این خواست و اراده، اعطای «حق تعیین سرنوشت» به اقلیت‌ها ـ در صورت تمایل آن‌ها و فراهم بودن بستر آن ـ می‌باشد. 

وقتی این خواست از سوی گروه کثیری از مردم اسکاتلند مطرح شد، انگلیس علی رغم درک اهمیت حیاتی اسکاتلند برای خود، در انتخاباتی آزاد و به دور از تقلب و مهندسی کردن نتایج، حق تعیین سرنوشت را به آنان عطا کرد. 

۲ـ به جدایی طلبان اسکاتلندی اجازه داده شد که در حد توان، در رسانه‌ها و محافل برای دستیابی به خواسته‌ی خود، آزادانه تبلیغ و فعالیت مدنی کنند. رسانه‌های آنان تعطیل نشده و رهبرانشان از منبر و سخنرانی منع نشدند؛ و دارای آزادی بیان بودند. 

۳ـ جدایی طلبان هر چند مخالف دیدگاههای دولت بودند، اما از آزادی بیان و آزادی پس از آن، برخودار بودند. آنان به خاطر بیان دیدگاه‌هایشان در زمان تبلیغات و پس از اعلام نتایج بازداشت نشده و مورد محاکمه قرار نگرفتند. دولت آنان را به آشوبگری، وابستگی به بیگانگان، براندازی و... متهم نکرده و با آنان به شیوه‌ی دمکراتیک و مسالمت آمیز و به دور از خشونت برخورد کرد. 

۴ـ هرگونه نقد و مخالفت مدنی با دیدگاه‌ها و سیاست‌های دولت را نباید با نگاه توهم توطئه نگریست. چه بسیار منتقدان و حتی مخالفانی،  که بسیار فکور و دلسوز ملت و مملکت‌اند؛ و از سر دردمندی و خیرخواهی نقد و مخالفت می‌کنند. برخورد خشن و قهرآمیز با آنان علاوه بر ظلم و ستم، محروم کردن ملت از اندیشه و برکات آنهاست. معقول و مطلوب آن است که دگرپذیری، فرهنگ اختلاف و مدارا را افزایش داده و با این کار همگراییمان را تقویت و واگراییمان را تضعیف نماییم. 

۵ـ کیفیت برخورد با اقلیت‌های مختلف قومی، مذهبی و... می‌تواند عاملی اساسی در تحکیم و تثبیت وحدت یا گسست و فروپاشی کشورهای دارای اقلیت باشد. نتیجه‌ی همه پرسی نشان داد که دولت انگلستان در برخورد و تعامل با اقلیت اسکاتلندی خود، تا حد زیادی موفق عمل کرده است. آنان را به علت اقلیت بودن محروم نکرده است؛ و اسکاتلندی‌ها نیز تبعیض، شهروند درجه دوم بودن و... را احساس نکرده‌اند. نتیجه‌ی این تعامل، رای به حفظ وحدت با انگلستان و عدم جدایی بود. 

حفظ کرامت انسانی، برخوردهای عادلانه و غیر تبعیض آمیز، دگرپذیری، عدم تحمیل یگانگی فرهنگی، زبانی، مذهبی و...، مدارا، تعامل دکراتیک و مسالمت آمیز با خواسته‌ی اقلیت‌ها،  ضامن حفظ وحدت و افزایش همگرایی کشورهای دارای اقلیت می‌باشد. این مهم نیز مستلزم باور به این ارزش‌ها و نهادینه شدن آن‌ها به خصوص در میان دولتمردان است.